
زمینه : گفتوگو
هرچند که چهار روزی تا سالگرد گفتوگوی تمدنها باقی مانده بود اما مردان خاتمی روز گذشته در هفتاد و نهمین نشست ماهانه بنیاد باران گرد یکدیگر آمدند و از شانزدهمین سالگرد ایدهیی گفتند که نگاه بسیاری را به ایران تغییر داده بود؛ ایدهیی که هرچند با تلاش عدهیی از تقویم هم حذف شده است اما هنوز هم توصیه میشود که این ایده از سوی روسای جمهور پیگیری شود. به حسن روحانی گفته میشود تا آن را پیگیری کند تا ایدهیی که سالها پیش مورد استقبال جوامع جهانی قرار گرفته بود بازهم زنده شود. روز گذشته سید محمد خاتمی هم به عنوان طراح این ایده بازهم از اصل «گفتوگو» دفاع کرد و از آن شرایطی گفت که در صورت جا افتادن اصل گفتوگو به ثمر خواهد نشست.
صاحبان هویت بسته، اوهام سنگواره شده خود را تکگویی میکنند
سید محمد خاتمی گفت: وقتی اساس رابطه خشونت شد، زمین به جهنم مبدل میشود چنانکه امروز به جهنم تبدیل شده است. صاحبان عالم و هویت بسته، دین، هنر، اندیشه و همه دستاوردها و پدیدههای مهم الهی و انسانی را در خدمت اوهام یا منافع خویش میگیرند. به گزارش جماران، حجتالاسلام والمسلمین «سید محمد خاتمی» در نشست ماهانه بنیاد باران که اظهار کرد: وجه بسیار بارز امتیاز و تمایز انسان از سایر موجودات تکلم است البته جز انسان خدا هم متکلم است. کائنات کلام خداست. حضرت عیسی مسیح(س) کلام خدا و کلمهالله است. همچنین در تعبیرات دینی ما به حضرت بقیهالله تامه یعنی کلمه کامل پروردگار گفته شده است. سید محمد خاتمی با بیان اینکه «صاحبان عالمها و هویتهای بسته اهل گفتوگو نیستند»، ادامه داد: صاحبان هویتهای بسته نمیتوانند ارتباط برقرار کنند. اگر هم سخنی بگویند، سخن یکدیگر را نمیفهمند یا آنگونه میفهمند که خود میپندارند و میخواهند. گفتوگو به کسانی تعلق دارد که دارای عالمی باز و گشوده باشند. برای برقراری ارتباط باید عالم آنها به روی دیگران گشوده باشد. وی افزود: صاحبان هویت و عالم بسته، تکگو هستند چراکه دیگری را نفی و حذف میکنند. آنچه را میبینند و میدانند اوهام سنگواره شده آنهاست یا منافعی است که در تضاد با منافع دیگران تعریف میشود. آنها سخن نمیگویند، حذف میکنند. اگر قدرت دارند سرکوب و اشغال میکنند و به بردگی میکشند. اگر قدرت کمتری دارند، ترور میکنند. خشونت از اینجا زاده میشود. خاتمی تاکید کرد: وقتی اساس رابطه خشونت شد، زمین به جهنم مبدل میشود چنانکه امروز شده است. صاحبان عالم و هویت بسته، دین، هنر، اندیشه و همه دستاوردها و پدیدههای مهم الهی و انسانی را در خدمت اوهام یا منافع خویش میگیرند. امروز وقتی صحبت از گفتوگوی تمدنها، فرهنگها و دینها میشود، باید پرسش کنیم که چه کسانی دینها، تمدنها و فرهنگها را نمایندگی میکنند، چه کسانی میتوانند این نمایندگی را داشته باشند و چه کسانی میتوانند گفتوگو کنند. وی با نام بردن از داعش، صهیونیسم و نومحافظهکاران غربی به عنوان گروههایی که اهل گفتوگو نیستند و صلاحیت نمایندگی ادیان خود را ندارند، افزود: صهیونیسم نماینده و سخنگوی دین یهود نیست. داعش نماینده و سخنگوی تمدن اسلامی و مسلمانان نیست؛ چنانکه نومحافطهکاران نماینده تمدن غرب و فرهنگ مسیحیت نیستند. طبیعی است که در این عرصه هنرمندان، متالهان، اندیشمندان و متفکران «گشاده عالم» و صاحب عالم گشوده هستند که میتوانند گفتوگو کرده و نمایندگی ادیان و فرهنگها را داشته باشند. گفتوگوی تمدنها هم مورد اهتمام و توجه این بخش جامعه بشری قرار گرفت. خاتمی ادامه داد: گرچه چون وجدان بشر امروز این را میخواست، بسیاری از سیاستمداران هم که اهل گفتوگو نیستند به ناچار گفتوگوی تمدنها را تایید کردند ولی در عمل، قدرتمداران و سیاستمداران به جنگ دامن زدند. آنچه بعد از 11 سپتامبر پیش آمده، خود حجت موجهی است بر اصالت و درستی گفتوگو و نیاز جامعه بشری به آن. وی افزود: امروز بیش از پیش، هم نیاز جامعه بشری و هم لزوم گفتوگو برای رهایی از وضعیت فعلی قابل بحث است. به نظر من، وجدان بشری امروز بیش از گذشته مشتاق گفتوگو است و از خشونت، ناامنی و تحقیر انسان بیش از گذشته به ستوه آمده است. اگر بشر دقت کند و ما بتوانیم توضیح بیشتری بدهیم، به این نتیجه خواهد رسید یا به نتیجهیی که رسیده بیشتر ایمان خواهد آورد که زمان را باید با گفتوگوی معطوف به تفاهم تلطیف کرده، از خشونت آن کاسته و با طرح و دامن زدن به گفتوگو، سیاستمداران قدرتمدار و خودپرست را یا از صحنه بیرون کرده یا به انزوا کشاند یا دست کم آنها را وادار کند که به حقیقت و زیبایی تن بدهند.
کارنامه خیلی درخشانی در پیگیری ایده گفتوگوی تمدنها نداریم
خانیکی تصریح کرد: اگرچه ما در ایران کارنامه خیلی درخشانی در پیگیری ایده گفتوگوی تمدنها نداریم اما این ایده در جهان با توقف مواجه نشده است بلکه حتی از بنا و شتاب خوبی برخوردار بوده و به زمینههای کاربردی نیز رسیده است. به گزارش جماران، هادی خانیکی، معاون فرهنگی وزارت علوم دولت اصلاحات نیز گفت: متاسفانه باید گفت اگرچه ایران مهد گفتوگوی فرهنگها و تمدنها بود ولی دستاوردهای عملی یا پیگیریهای رسمی و دولتی به طور مشخص در ایران در طول این 16 سال به خصوص در هشت سال دولتهای نهم و دهم به وقوع نپیوست و ایران در موقعیتی پایینتر در جهان قرار گرفت. اگر کشورهای محدودی را خواسته باشیم در جهان انتخاب کنیم که گفتوگوی فرهنگها و تمدنها را جدی نگرفتند، قطعا در میان همان کشورهای محدود نام ایران مطرح است. وی با اشاره به اینکه «نگاه سیاسی به ایده گفتوگوی تمدنها، متاسفانه ظرفیتهای ملی و دینی را در این حوزه به خوبی بهرهور نساخت و تلاش در وجه دولتی آن هم با به پایان رسیدن دولت اصلاحات به توقف کامل رسید»، تصریح کرد: در بخش غیردولتی هم فقدان یا ضعف نهادهای مدنی به خصوص آن را دچار ابهام، کندی و پراکندگی و حتی صورتهای انتزاعی کرد و محدودیتهایی که وجود داشت، حتی شکلگیری نهاد گفتوگوی تمدنها را به صورت نهاد غیردولتی، دچار کندی و ناپیوستگی کرد. وی خاطرنشان کرد: تجربه من این است که اگر ما خواسته باشیم مشکلات جامعه ایران را به یک مشکل در سطح فرهنگ بکاهیم، دقیقا میتوانیم بگوییم اختلال و موانع گفتوگو در فرهنگ یک آسیب بزرگ است که در جامعه ما وجود دارد و متاثر از همین آسیب فرهنگی میتوان بازتاب این ضعف اجتماعی را در توسعه سیاسی به صورت ضعف تحزب و رقابتهای سیاسی ببینیم.
با دیده بدبینی به اهل نظر مینگریم
فریدزاده گفت: علوم انسانی توجه به این نکته است که همیشه بخشی از حقیقت در خانه همسایه است تا این را فرض نگیرید، نمیتوانید بشنوید. میتوانید اقامه برهان کنید و طرف را ساکت کنید اما در واقع گفتوگویی ممکن نشده است. محمدجواد فریدزاده، نخستین رییس مرکز بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها نیزگفت: ما مردمانی هستیم که با دیده بدبینی به اهل نظر نگاه میکنیم. حوصله حرف جدی را نداریم. هیچ کس به واقع گوش نمیدهد. اولین رییس مرکز بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنهاافزود: هر کس مبانی علوم انسانی را در برهان جستوجو میکند از قبل بداند که کوشش او شکستخورده است. علوم انسانی یک خصیصه عمومی دارد و آن این است که همه علوم انسانی مبتنی بر گفتوگو هستند و منظور من از خطابه و گفتوگو در اینجا این بود که ما باید به بررسی ما بهازای علوم انسانی به علوم دیگر بپردازیم. مشکل ما این است که برای همهچیز جواب داریم و کمتر سوال میکنیم. همه در همه مباحث پاسخ میدهند. اگر میپرسیدیم و اهل سوال بودیم، میفهمیدیم تفاوت علوم انسانی از علوم طبیعی در چیست. این یکی از پیچیدهترین مباحث در حوزه فلسفه جدید و فلسفه زمان ما است.
گزارش روزنامه شرق از نشست سالانه بنیاد باران در سالگرد گفتوگوی تمدنها – منتشرشده در 26 شهریورماه 1393