
1 رأی انتخابات 24 خرداد 92 رأیی معنادار و فرآیندی است که از مشارکت فعال، به زبان آمدن جامعه و رقابت مؤثر جریانهای سیاسی حاصل شدهاست. یک رخداد خلقالساعه نیست. با بادی نیامد که با طوفانی برود. با نسیمی آرام آمد و از فرازها و فرودهای انتخابات خردورزانه گذشت و به جامعه نوعی امید، نشاط و آرامش داد. اگر چه از همان هفتههای نخست پس از انتخابات تلاش برای فهم معنای رأی و توصیف و تفسیر انتخابات آغاز شد. گروهی از صاحبنظران اجتماعی در نشست انجمنجامعه شناسی ایران به تجزیه و تحلیل این پدیده پرداختند. اما ضرورت و نیاز همچنان باقی است. باید زمینهها، زبان و پیامدهای این انتخابات را نه به مثابه یک حادثه و آن هم حادثه گذرا بلکه به مثابه یک روایت و یک روند بدرستی شناخت و تبیین کرد. به این معنا پرداختن به پدیده انتخابات 24 خرداد 92، دو سال بعد از آن، بازگشتی نوستالژیک به تاریخ نیست. بازخوانی پارهای ایده از همان معنای اجتماعی و تاریخی به زبان سیاسی است. اگر این تعبیر علمی را بپذیریم که «معاصر پارهای از زمان گذشته است که ما آن را امری متعلق به زمان حالمان تشخیص میدهیم»، باید نمادهای مشارکت سیاسی را که در جامعه ما مشهود ترین خروجی آن انتخابات است نیز به صورت نقطهای و مقطعی نبینیم. صدای آن رأی را همچنان باید شنید.
2 درآستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم، در کنار پژوهشهای کمی و نظرسنجیهای مختلف، برخی نظریههای کیفی که معطوف به چگونگی انتخاب جامعه ایرانی بود مطرح شد و در حوزه سیاست عملی هم شأن و جایگاهی یافت. نظریه «رویدادگی» یا «رویدادهای غیر منتظره» که دکتر محسن رنانی اقتصاددان برجسته کشور به آن پرداخت تا حد زیادی توانست پدیده انتخابات سال 92 و بایدها و نبایدهای آن را تبیین کند. به موجب این نظریه وقتی جامعه مواجه با شرایط متعارض و پیچیده است، رفتاری متفاوت با تجربههای عادی پیشین پیش میگیرد. به این ترتیب به سبب آنکه جامعه ایران در طول مدت استقرار دولتهای نهم و دهم دچار زیست اجتماعی واقتصادی پر مخاطرهای شده حتی مواجهه با حالت «ریسک قابل محاسبه» حالت رویارویی با حالت «نبود اطمینان» شده است. نگرانی نسبت به آینده بر همه عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی چیره شده و فرد و جامعه را رو در روی نوعی ابهام و دلشوره قرار داده است، در چنین شرایطی رفتار مردم و انتخاب آنان به سوی «عقل معنایی» سوق پیدا می کند. عقل معنایی یعنی اعمال رفتاری عقلانی که بیشتر به جای سود و منفعت روزمره نگاهی به آینده دارد. عقل معنایی به تعبیر هماو «متکی بر داشتن احساس معنیداری در اقدامات و تکیه بر احساس شهودی است نه عقل ابزاری.» هنگام شکلگیری رفتارهای متکی بر احساس و شهود و عقل معنایی، وقتی همزمان دو احساس متضاد شکل بگیرد، احتمال شکلگیری رفتارهایی از نوع رویدادگی تقویت میشود. برپایه این نظریه رأی جامعه در انتخابات 92 تحت تأثیر بیاعتمادی به «سیاستهای غیرکارشناسی متعدد و گاه متعارض، تورم شدید، رکود گسترده، تنشهای سیاسی خارجی، تحریمها، تهدیدات خارجی و تعارضات قوای داخلی» شکل گرفت که محیط زیست اجتماعی و اقتصادی ایران را با نبود اطمینان و احساس نگرانی نسبت به آینده روبهرو کرده بود.
3 با این نگاه میتوان گفت انتخابات 92 نشان داد که اکثریت جامعه ایرانی به دنبال بازسازی و بازآفرینی «سرمایه اجتماعی» است که در آن امید به آینده، عقلانیت، اعتدال و اعتماد به جای هراس از آینده، سوءتدبیر، افراط و سوءظن بنشیند. در واقع نتیجه این انتخابات آن بوده که جامعه، سیاست خارجی دولت را در دوره هشت ساله منتهی به انتخابات نپسندیده است. سیاستی که منجر به تصویب چهار قطعنامه تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران شد، یعنی پدیدهای که در دوران جنگ تحمیلی هم سابقه نداشت. البته در وجه دیگر هم این جنبه از عقل معنایی را میتوان در انتخاب مردم دید که به اعتبار آن جامعه از آن شیوه مدیریت که بنا را بر بیاعتمادی همه شهروندان نسبت به همه و اداره شوندگی همه بخشهای کشور با اولویت نگاه امنیتی و یارگیری سیاسی گذاشته، روی برگردانده است.
عقل معنایی انتخاب 92 رو به اعتدال و اصلاحات داشت و رویگردانی از تندروی و افراطیگری و این انتخاب آرام در یک روز 24 خرداد حرف آخر را نزد، حرف اول را زد. حرفی که اگر گوش شنوا به سوی آن داشته باشیم هنوز هم بلندی آن صدا را میشنویم؛ صدای بازگشت به عقلانیت، امید، اعتدال و اصلاحات و صدای بازسازی امید، نشاط و اعتماد اجتماعی. صدای دور کردن هرگونه تهدید از کشور و صدای ساختن فرصتهای نو برای جامعه. کاری که دولت روحانی نشان داده است با همه دشواریها در این سو گام برمیدارد. حداقل با کم کردن مخاطرههایی که کشور در آن هشت سال در برابر آن قرار گرفت.
[منبع]