
دکتر هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات و عضو هیأت علمی دانشگاه در این نشست گفت: دو ویژگی ویروس کرونا بر همگان روشن است، اولین نوپدید بودن آن و دیگری عالمگیر شدن این ویروس در مدتی کوتاه در کشورهای پیشرفته و سایر کشورها است، لازم است که مواجههای سریع، پرشتاب و پردامنه بهخوبی مورد توجه قرار بگیرد. نه تنها جامعه ما بلکه کلیه نهادها در مدت کوتاهی با بحران کرونا که زیرساختهای فناورانه و متناسبی را میطلبید، مواجه شد؛ اگر بخواهیم به عقب برگردیم، میبینیم که وقتی جامعه ما با این ویروس نوظهور روبهرو شد، گفتمانهای مسلطی را مورد نظر قرار داد و فضای غالب این بود که بحران کرونا یک مسأله بهداشتی و مربوط به سلامت است، در نتیجه خط مقدم برای مواجهه با آن منظر بهداشت و سلامت بود. انتظار این بود که اطلاع رسانی، آموزش، آمارها، پیشگیری و درمان در چارچوب این انگاره پرداخته شود. این مسأله هم نقاط قوت و هم نقاط ضعفی را در پی داشت.
از نقاط قوت آن دیده شدن پیامهای سلامت بود و از نقاط منفی آن هم گسترش انتقالهای جعلی اخبار و فیک نیوزها بود. اینجاست که بیشترین درگیری ذهنی از منظر سلامت به وجود آمد. به گفته این استاد دانشگاه، اگر به افکار عمومی و چگونگی اقناع آن فکر کنیم، انتظار داریم ببینیم که چگونه میتوان افکار عمومی را درگیر کرد تا اعتماد مردم به آمارهای رسمی و قبول رعایت پروتکلها افزایش پیدا کند. مهمترین تهدیدی که در این گفتمان وجود داشت، نوع باور به این مسأله بود که کرونا موقتی است و با گرم شدن هوا وضعیت بهتر میشود اما با ادامه روند بیماری متوجه شدیم که این اتفاق نیفتاد و خیز دوم شیوع کرونا را در اوایل تابستان داشتیم و غلبه مشکلات اقتصادی افزایش پیدا کرد، مفاهیم دورکاری، فروشگاههای اینترنتی، انجام خدمات بانکی و تلاش برای بالا بردن سرعت انطباق ارگانها ناظر بر مسائل اقتصادی قرار گرفت و نظام اجرایی و حاکمیت دولت را هم در تردید در اعمال دستورالعملهای بهداشتی اعمال قرنطینه، برگزار شدن یا نشدن کنکور و مراسم مذهبی یا باز نشدن یا باز شدن مدارس قرار داد. در زمان پیک مرگ و میر و ابتلا، گفتمان اجتماعی فرهنگی نیز پررنگ شد و همینجاست که از منظر علوم اجتماعی، تعلیق حضور در حوزههای عمومی و تعلیق مناسبات و روابط اجتماعی اهمیت پیدا کردند.
دکتر خانیکی در ادامه افزود: آثار ناشی از تنهایی قرنطینه، آثار روانی و اجتماعی در جامعه بروز و ظهور پیدا کرده و بیشتر به چشم میخورد و دیگر مسأله فقط و فقط بالا بودن مرگومیر و نبود دارو و کمبود تختها نیست، بلکه در کنار این مشکلات، معضلات روانی هم بروز پیدا کرده است. عادت زیسته ایرانیان که همبستگی در عیادتها و سوگها بوده، باید به گونه دیگری نگریسته شود. در آخرین نظرسنجیها جامعه آماری نشان داد، ۵۱ درصد مردم نگران وضعیت اقتصادی و ۴۹ درصد نگران ابتلا به کرونا بودند. این آمارگیری هم در شمال شهر و هم در جنوب شهر یکنواخت بود، اما جنسیت در آن تأثیرگذار شده یعنی مردان نگرانتر هستند تا زنان. بر اساس تحقیقی که در شهر تهران انجام شده ۴۹.۳ درصد ترخیص شدهها علائم و مشکلات روانی دارند و متوجه میشویم بار روانی اجتماعی و فرهنگی ناشی از کرونا در جامعه وجود دارد. تغییر مراودات اجتماعی از شکل جمعی به شکل مجازی باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و نمیتوانیم به پارادایم قبلی رسانهای متکی باشیم و باید مجازی شدن ارتباطات و استفاده از ظرفیتهای مجازی هم با تهدیدها و هم با فرصتها مورد توجه قرار بگیرد.
تکیه ما پیشتر از این فناوریها برای برقراری ارتباطات مجازی بوده و بیشتر انتظارمان از بحث نرمافزارها بوده و به بخشهای انسانی روابط کمتر توجه شده است، این در حالی است که باید به اقناع مردم در چنین روابطی نیز توجه داشته باشیم، افکار عمومی امروز مواجه با خطری بنیادی است و ادراک عمومی و مشترک از خطر ضعیف است. باید کاری کنیم که مشارکت همگانی افزایش یافته و میزان نارضایتیها کاهش پیدا کند. برجسته شدن عنصر ارتباطات، توجه به الزام اجتماعی، استفاده از ظرفیتهای جدید ارتباطی و اینکه باید از فضای مجازی به عنوان یک فرصت استفاده کنیم و در عین حال هم به مخاطرات جدید توجه داشته باشیم و از اتاقهای پژواک بیرون بیاییم، از جمله مسائلی هستند که باید در گفتمانها گنجانده شوند، در نهایت هم برای رهایی از مشکلات امروز، باید نهادهای مدنی و نظایر آن به قانعکردن افکار عمومی کمک کنند.
گزارش روزنامه ایران از وبینار «گفتمان علوم اجتماعی، کرونا و اقناع افکار عمومی»